مبانی نظری فرزندپروری
دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-2-4-1. تاریخچه شیوه های فرزندپروری
در مورد شیوه فرزندپروری و تاریخچه آن باید گفت که در هر دوره با توجه به نگرشهای اجتماعی رایج نسبت به کودکان، شیوه تربیت و پرورش گزینش در مورد کودکان اعمال شده است. مثلا در سه دهه نخست قرن گذشته روشهای خشک وخشن بودند ودر آن زمان، به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش بدهند، جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما در هر حال توصیه متخصصان آن زمان چنین بوده است(رضایی،1375). شیوههای قدیمی فرزندپروری، روشهای کنترل و تنبیه بدنی را برای جلوگیری از لوس کردن بچهها تجویز میکردند، اما در نظریههای جدید تعلیم و تربیت تأکید بیشتر بر جنبههای روان شناختی ملایم همراه با استدلال و نصیحت است(کریمی، 1374).
در طی سال های 1900تا 1930 که اوج رفتارگرایی در آمریکا به رهبری جان بی.واتسون بود متخصصان، تربیت کودکان نوزاد را شیئی فرض می گردد که آن را به شکل نظاممندی میتوان شکل داد و شرطی کرد(طهوریان،1373،ص101). آن زمان به والدین توصیه میشد با بغل کردن کودک را لوس نکنند و طی برنامه خاصی به او غذا بدهند (اعم از اینکه گرسنه باشد یا نباشد)، آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملاً خشک تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتارگرائی بود(براهنی و دیگران، 1386،ص 53).
در دههی 1940 روند شیوههای فرزندپروری در جهت سهلگیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شده در این دهه نظریههای فرزندپروری بر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن به امنیت عاطفی کودک و زیانهای ناشی از کنترل شدید تکانههای طبیعی او تأکید می کرد. در دوره بنیامین اسباک به والدین توصیه می کرد که از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامههای انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنها و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. در حال حاضر با پیشرفت جوامع و رشد منفی آن ها و فراهم نشدن امکانات بحث فرزند محوری مطرح است، که مطابق خواست و میل کودک رفتار کنند، و هر آن چه که خواست برای او فراهم کنند،که بحث با نظریات کانت که شیوه تربیت سخت را توصیه می کرد تا حدود ی در تضاد است (رضایی، 1375,ص 34).
2-2-4-2. طبقه بندي انواع شيوههاي فرزندپروري
طبقهبندي كه در اين پژوهش به كار رفته، براساس مطالعهی بامريند است. مطالعهی بامريند از شيوههاي تربيتي رويكردي التقاطي است كه به آساني نميتوان آن را با نظرﻳﮥ خاصي مرتبط دانست. لازم به ذكر است كه او شخصيت والدين را جداي از عقايد و رفتارهايآنها نمي داند و به طور مجزا به بررسي آن ها نمي پردازند(بامريند و بلك، 1967,ص86).
طبقه بندي بامريند از تحليل عميق و چند روش تعامل والد- كودك حاصل آمد. او مادران و پدران را در هنگامي كه با كودكان سه، چهار ساله خود در یک تكاليف ساختمند شركت مي جستند مشاهده کرد و ارزيابي كه در اين دادهها در خانه و محيط هاي آزمايشگاهي جمع آوري شدند وي هم چنين مصاحبههاي با والدين ترتیب داد كه ابعاد مورد سنجش عبارت بودند از: كنترل والدين، معقول بودن در خواستها والدين، ارتباط والد- كودك و مهرورزي والدين.كنترل والدين به صورت آن دسته از رفتارهایي تعريف شد كه در خدمت جامعه پذيري كودك قرار دارند. اين امر به صورت توانايي والدين در اعمال رهنمود، ثبات، توانايي تحمل رفتارهاي نامطلوب و استفاده از مشوقها مورد اندازه گيري قرار مي گرفت. متغيرهاي معقول بودن درخواست شامل درجات توانايي والدين در آموزش مهارت هاي لازم به كودك براي استقلال عقلاني، اجتماعي، هيجاني او و اجازه به كودك براي تصميم گيري مستقل بود. بامريند با مطالعه الگوههاي استقلالي، رهنمودي، مشاركت در بحث و گسترش آن در زمينه مسائل مورد اختلاف و مشخص كردن منابع قدرت، به تفكيك رفتارهاي ارتباطي مبادرت ورزيد. سهولت كلام، خودانگيختگي و وضوح رهنمودها نيز مورد اندازه قرار گرفتند. آخرينبُعد مورد مطالعه مهرورزي بود. اين امر به عنوان كاركرد مراقبت تعريف شد(بامريند و بلك، 1967,ص86).بامريند در دو محيط خانه و آزمايشگاه به مطالعهي متغيرهایي پرداخت كه كودك را خشنود میسازد، از او حمايت مي كنند؛ و از تشويق و تقويت مثبت استفاده ميكنند. او همچنين به بررسي درجات مراقبت از كودك، محبت به شكل دلگرمي، اطمينان دهي و مهرورزي، فقدان رفتارهاي خصمانه والدين و دلواپسي به شكل گذران وقت با كودك و شركت در فعاليتهاي و تفريحات او پرداخت (بامريند،1971).
دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-2-4-1. تاریخچه شیوه های فرزندپروری
در مورد شیوه فرزندپروری و تاریخچه آن باید گفت که در هر دوره با توجه به نگرشهای اجتماعی رایج نسبت به کودکان، شیوه تربیت و پرورش گزینش در مورد کودکان اعمال شده است. مثلا در سه دهه نخست قرن گذشته روشهای خشک وخشن بودند ودر آن زمان، به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش بدهند، جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما در هر حال توصیه متخصصان آن زمان چنین بوده است(رضایی،1375). شیوههای قدیمی فرزندپروری، روشهای کنترل و تنبیه بدنی را برای جلوگیری از لوس کردن بچهها تجویز میکردند، اما در نظریههای جدید تعلیم و تربیت تأکید بیشتر بر جنبههای روان شناختی ملایم همراه با استدلال و نصیحت است(کریمی، 1374).
در طی سال های 1900تا 1930 که اوج رفتارگرایی در آمریکا به رهبری جان بی.واتسون بود متخصصان، تربیت کودکان نوزاد را شیئی فرض می گردد که آن را به شکل نظاممندی میتوان شکل داد و شرطی کرد(طهوریان،1373،ص101). آن زمان به والدین توصیه میشد با بغل کردن کودک را لوس نکنند و طی برنامه خاصی به او غذا بدهند (اعم از اینکه گرسنه باشد یا نباشد)، آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملاً خشک تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتارگرائی بود(براهنی و دیگران، 1386،ص 53).
در دههی 1940 روند شیوههای فرزندپروری در جهت سهلگیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شده در این دهه نظریههای فرزندپروری بر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن به امنیت عاطفی کودک و زیانهای ناشی از کنترل شدید تکانههای طبیعی او تأکید می کرد. در دوره بنیامین اسباک به والدین توصیه می کرد که از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامههای انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنها و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. در حال حاضر با پیشرفت جوامع و رشد منفی آن ها و فراهم نشدن امکانات بحث فرزند محوری مطرح است، که مطابق خواست و میل کودک رفتار کنند، و هر آن چه که خواست برای او فراهم کنند،که بحث با نظریات کانت که شیوه تربیت سخت را توصیه می کرد تا حدود ی در تضاد است (رضایی، 1375,ص 34).
2-2-4-2. طبقه بندي انواع شيوههاي فرزندپروري
طبقهبندي كه در اين پژوهش به كار رفته، براساس مطالعهی بامريند است. مطالعهی بامريند از شيوههاي تربيتي رويكردي التقاطي است كه به آساني نميتوان آن را با نظرﻳﮥ خاصي مرتبط دانست. لازم به ذكر است كه او شخصيت والدين را جداي از عقايد و رفتارهايآنها نمي داند و به طور مجزا به بررسي آن ها نمي پردازند(بامريند و بلك، 1967,ص86).
طبقه بندي بامريند از تحليل عميق و چند روش تعامل والد- كودك حاصل آمد. او مادران و پدران را در هنگامي كه با كودكان سه، چهار ساله خود در یک تكاليف ساختمند شركت مي جستند مشاهده کرد و ارزيابي كه در اين دادهها در خانه و محيط هاي آزمايشگاهي جمع آوري شدند وي هم چنين مصاحبههاي با والدين ترتیب داد كه ابعاد مورد سنجش عبارت بودند از: كنترل والدين، معقول بودن در خواستها والدين، ارتباط والد- كودك و مهرورزي والدين.كنترل والدين به صورت آن دسته از رفتارهایي تعريف شد كه در خدمت جامعه پذيري كودك قرار دارند. اين امر به صورت توانايي والدين در اعمال رهنمود، ثبات، توانايي تحمل رفتارهاي نامطلوب و استفاده از مشوقها مورد اندازه گيري قرار مي گرفت. متغيرهاي معقول بودن درخواست شامل درجات توانايي والدين در آموزش مهارت هاي لازم به كودك براي استقلال عقلاني، اجتماعي، هيجاني او و اجازه به كودك براي تصميم گيري مستقل بود. بامريند با مطالعه الگوههاي استقلالي، رهنمودي، مشاركت در بحث و گسترش آن در زمينه مسائل مورد اختلاف و مشخص كردن منابع قدرت، به تفكيك رفتارهاي ارتباطي مبادرت ورزيد. سهولت كلام، خودانگيختگي و وضوح رهنمودها نيز مورد اندازه قرار گرفتند. آخرينبُعد مورد مطالعه مهرورزي بود. اين امر به عنوان كاركرد مراقبت تعريف شد(بامريند و بلك، 1967,ص86).بامريند در دو محيط خانه و آزمايشگاه به مطالعهي متغيرهایي پرداخت كه كودك را خشنود میسازد، از او حمايت مي كنند؛ و از تشويق و تقويت مثبت استفاده ميكنند. او همچنين به بررسي درجات مراقبت از كودك، محبت به شكل دلگرمي، اطمينان دهي و مهرورزي، فقدان رفتارهاي خصمانه والدين و دلواپسي به شكل گذران وقت با كودك و شركت در فعاليتهاي و تفريحات او پرداخت (بامريند،1971).
مبانی نظری فرزندپروری
دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
دارای 34 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.