شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

مروری بر تاریخ و تمدن اشکانیان

موضوع : مروری بر تاریخ و تمدن اشکانیان

توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد

مقدمه
اَشکانیان (250 ق. م 224 م) که از تیره ایرانی پرنی از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند ابتدا از بین قبايل کوچ نشين ماوراالنهر برخواستند و در حدود میانه قرن سوم قبل از ميلاد، به ستان (ساتراپی) پارت که دربرگیرنده خراسان کنونی بود کوچ کردند. نام سرزمین پارت در سنگ‌نبشته‌های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می‌شود. چون پارتیان از اهل استان (ساتراپی) پهله بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. استان (ساتراپی) پارتی‌ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
«سلطه جانشینان اسکندر بر قلمرو هخامنشی (با وجود خشونت نظامی سلوکیان) در سراسر ایران طولانی نشد و فترت حاکمیت در ایران، شصت و پنج سالی بیش نکشید. حتی، در همان دوران اقتدار نظامی سلوکیان – مقارن با سالهایی که مهاجران یونانی در استان باکتریا (باختر ،بلخ) به رهبری سر کرده خویش به نام دیودوتس، اعلام استقلال کردند. (حدود 250 ق.م.) – در استان پارت (پارتیا، پرثوه) نیز دولت ایرانی مستقلی به وجود آمد که به نام موسس آن دولت، ارشکان (اشکان، اشکانیان) نامیده شد ». بعدها به دنبال طرد سلوکیان از ایران، این دولت به شاهنشاهی بزرگی تبدیل شد که در توالی شاهنشاهیهای بزرگ شرق، ششمین شاهنشاهی بزرگ دنیای باستان محسوب شد. این دولت طی چندین قرن فرمانروایی، از بسیاری جهات هماورد و رقیب و حریف روم بود.ارشک اول موسس این دولت که بر وفق روایات، سرکرده طایفه آریایی پرنی (اپرنی) از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بود – بنابر مشهور – حدود دو سال بعد از اعلام استقلال کشته شد. برادر وی تیردات، که جانشین او گردید خود را ظاهرا" به احترام نام او ارشک خواند (ارشک دوم). پادشاهان بعد از وی هم از همین بابت، نام ارشک را به عنوان نوعی لقب بر نام خود افزودند. بدین گونه، سلسله جانشینان ارشک به نام " ارشکان " خوانده شدند (اشکانیان) .
هر چند دولت اشکانی به وسیله ارشک اول و برادرش تیردات (که امروز دیگر تردیدی در تاریخی بودن آنان نیست) پایه گذاری شد، اما تأسیس واقعی آن به وسیله میتره دات (مهرداد) اول، (ششمین اشک) و تحکیم نهایی آن به وسیله مهرداد دوم، (نهمین اشک) انجام شد. ظاهرا"، مقارن این احوال که چندی بعد منجر به طرد قطعی سلوکیان از ایران شد، پادشاهان این سلسه خود را وارث ملک پادشاهان قدیم پارس (هخامنشیها) خواندند. چنانکه از یک مورخ یونانی (آریان) نقل شده است. نسبت خود را هم به هخامنشیها رساندند، البته با انتساب به ارتخشیر دوم. اما، شاهنشاهی پارت با شاهنشاهی هخامنشی به کلی تفاوت داشت. نه تنها نظام حکومت آن هرگز استواری و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلکه وسعت آن هم حتی بدون مصر که از زمان اسکندر به کلی از ایران جدا شد، به پای وسعت شاهنشاهی هخامنشی نرسید .قلمرو آنان که شامل تعدادی دولتهای مستقل دست نشانده هم می‌شد، در آنچه به وسیله حکام (ساتراپهای) اشکانی اداره می‌شد، شامل هجده استان (ساتراپی) بود که یازده استان را از استان‌های علیا و هفت استان را، استان‌های سفلی می‌خواندند. استان‌های علیا، شامل ولایات شرقی این قلمرو و استان‌های سفلی خوانده می‌شد، عبارت بودند از:
1.    میانرودان (Mesopotimia) با اراضی شمال بابل .
2.    آپولونیاتیس (Apolloniatis): جلگه واقع در شرق دجله .
3.    خالونی تیس (Chalonitis): بلندیهای اطراف زاگرس .
4.    ماد غربی: حدود نهاوند .
5.    کامبادین (Cambaden): حدود بیستون و بخش کوهستانی ماد .
6.    ماد علیا: اکباتانا (همدان)
7.    رگیان (Rhagiane): نواحی شرقی ماد .ولایت شرقی که استان‌های علیا خوانده می‌شد، از این قرار بودند :
8.    خوارنه (Choarene): سردره خوار .
9.    کومیسنه (Comisene): کومس (قومس) ناحیه کناره کویر .
10.    هورکانیا (Hyrcania): گرگان .
11.    استابنه (Astabene): ناحیه استوا (قوچان)
12.    پارتیا (Parthyene): خراسان .
13.    اپه ورکتی کنه (Apavarcticene): ابیورد، حدود کلات .
14.    مرگیانه (Margiane): ولایت مرو .
15.    آریا (Aria): هریو، ولایت هرات .
16.    انائون (Anauen): بخش جنوبی هرات .
17.    زرنگیان (Zarangiane): زرنج، کنارهامون .
18.    آراخوزیا (Arachosia): رخج در ساحل علیای هیرمند در ناحیه قندهار .
«ولایت سکستان در قسمت سفلای هیرمند، دولت محلی مستقل داشت و بر خلاف آنچه در بعضی ماخذ آمده است، استان نوزدهم قلمرو اشکانیان محسوب نمی‌شد. علاوه بر این استان‌های هجده گانه که فقط قسمتی از قلمرو داخلی هخامنشیها بود، تعدادی از استان‌های سابق هخامنشی هم در این دوره به صورت امارتهای مستقل در اطراف این ولایت وجود داشت. فرمانروایان این مناطق خود را متحد و تحت الحمایه اشکانیان می‌شمردند ». اما، در عین آنکه به پادشاه متبوع خود باج می‌دادند و در هنگام ضرورت، سپاه مجهز در تحت فرمان او قرار می‌دادند، در سایر امور استقلال داشتند. معهذا، در بعضی موارد هم از تبعیت دولت پارت خارج می‌شدند و به تبعیت دولت مهاجم یا مخاصم در می‌آمدند. بدین گونه، قلمرو اشکانیان شامل یک مجموعه ملوک الطوایفی بود که خاندان ارشک، در راس آنها قرار داشت. اتحاد آنها، به خصوص در مواقع جنگ، وحدت و تمامیت قلمرو ارشکها را تأمین می‌کرد. تعدادی از این دولتهای تابع که در نهایت جزو قلمرو رسمی پادشاه اشکانی محسوب می‌شد، از این قرار بود :
1.    ارمنستان که پادشاه مستقل آن، غالبا" متحد و دست نشانده پارت بود. اما، با توجه به اینکه وی از خاندان اشکانیان بود، ولی بارها به روم می‌تاخت، و بهانه جنگ ایران و روم می‌شد.
2.    امارت اسروئن (Osroene) در شمال شرقی بین النهرین که تحت حکم سلاله عرب ابجر (Abgar) اداره می‌شد. مرکز آن ادسا (Edessa) نام داشت که بعد اورفه و الرها خوانده شد .
فهرست مطالب
عنوان:
مقدمه
تاریخچه اشکانیان
تمدن و فرهنگ اشکانی
حکومت در دوره اشکانی
پایتخت اشکانیان
تاج پادشاه اشکانی
گاهشمار شاهان اشکانی
بازرگانی وراهها درزمان اشکانیان
آثاربه جامانده ازتمدن اشکانی
نظام کیفری اشکانیان
منابع

برچسب ها: دانلود مقاله مروری بر تاریخ و تمدن اشکانیان خرید تحقیق مروری بر تاریخ و تمدن اشکانیان تاریخچه اشکانیان تمدن و فرهنگ اشکانی تحقیق در مورد مرورى بر تاریخ وتمدن اشکانیان آثاربه جامانده ازتمدن اشکانی پایتخت اشکانیان

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

مقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید