صفحه محصول - چگونه می توانم دانش آموزان آموزشگاه در مقطع ابتدائی را به خواندن نماز علاقه مند نمایم ؟

   
                                        فهرست مطالب           
صفحه
                            عنوان
1        ـ مقدمه    
3        ـ توصیف وضعیت موجود و بیان مسئله      
5        ـ اهمیت وضرورت پژوهش   
13        ـ تعیین هدفهای کلی و ویژه   
14        ـ بیان پرسشهای اساسی در طرح مطالعاتی   
15        ـ مبانی نظری   
38        ـ پیشینه تحقیق   
39        ـ گردآوری شواهد (1)   
43        ـ تجزیه وتحلیل و تفسیر داده ها   
43        ـ انتخاب راه حل موقتی   
44        ـ اجرای طرح جدید ونظارت بر آن   
48        ـ گردآوری شواهد(2)   
68        ـ توصیه به معلمان   
70        ـ پیشنهادات   
71        ـ محدودیتها ی پژوهش   
72        ـ نتیجه گیری   
74        ـ پرسشنامه   
76        ـ منابع وماخذ   
        ـ ضمائم وپیوستها   


پیشگفتار
خدای من ارزش نعمت های بیشمارت را در چه چیزی خلاصه کنم و به کدامین یک از نعمت هایت قلم زنم و جوهره تفکرم را که در مقابل آنها ناچیز و بی مقدار است بر کاغذ نشانم . کاغذی که تاروپود وجودش از همان نعمت های بی شمار تو حاصل گردیده و قلمی که خون جاری دررگهایش از نعمت های بیشمار تو رنگ گرفته است .
خدای من ! جهانی که پیدای پنهان بود وماده ای در هم آمیخته ،پس تو در آن فاصله انداختی و در جسم بی روح انسان از روح پاک ولطیف خود دمیدی وبدین ترتیب قلب انسان شکفتن آغازکرد.خدای من اینها به تنهایی قطره ای از دریای محبت های بی کران تو بودند. حال من چگونه می توانم نسبت به دریای بی کران محبت هایت بی تفاوت باشم ودریایی از این فضایل را که در اختیارم قرار داده ای با قطره ای از رذایل وجودی خودم آلوده سازم . حال آنکه نسیم محبت در مقابل محبت های تو بی مقدار است و محبت های تو را در مقابل نسیم می توان به طوفانی عظیم تشبیه کرد.درست است که میگویند باغبان دانه ها را به امید بارور شدن بر زمین می نشاند .واز نابودی آنها می رنجد.خداوند نیز با به سعادت رسیدن بنده اش خشنود می شود وگمراهی بنده اش موجب نارضایتی خداوند خواهد شد . هر بار که قلم تن پر احساس برگ را نوازش میکند نکته ای در آن تراوش میکند. و این رد پا می خواهد نقلی را برای ما هویدا سازد ، و چه بهتر که این نوشته ارزش بسیار والایی داشته باشد .من می خواهم رد پایی که قلم در این برگ بر جای
می گذارد ،مفهومی از نعمتی الهی را برای مخاطب آشکار سازد.
نکته: سنجیدم ودر ذهنم تصویری از نماز را مجسم ساختم وآنقدر زیبا بود این حالت عرفانی که غنیمت دانستم آن را به روی برگ بتراشم . نماز یکی از بهترین عوامل سیر وسلوک معنوی وتقرب الی الله است اهمیت نماز به گونه ای است که زبان بشر از توصیف کامل وجامع آن عاجز است . نماز خوب فحشا ومنکرات را از یک امت بیرون می کند نماز پشتوانه ای است برای ملت وبهترین ذکر خداوند است . و همچنین شیطان ها از مساجد ونماز می ترسند آنها می خواهند از نماز جلوگیری کنند و پس از خالی کردن سنگرها حمله کنند . امام زمان (عج) می فرمایند : نماز بینی شیطان را به خاک میمالد . وباید به این گفته اهمیت دهیم و به آن عمل کنیم .از دیدگاه امام خمینی(ره) نماز یک کارخانه انسان سازی است وپس به سراغ نماز برویم و احیاء کنیم این رسالت سیاسی اسلام را ؛ پس با توجه به این نکات ، نماز که من در خیال خود می پرورانم تصویری از بهشت را برای من آشکار میسازد .من گوشه ای از بهشت را دایم با خواندن نماز مالک میشوم . آری این است تصویری که من در این مدت در فکر خود نقاشی کرده ام ومن در ذهنم تصویری از نماز را ساخته ام که مادرم از کودکی امکان  وجودش را در ذهنم پرورانده بود . ذهنیتی که من از نماز دارم به من این امکان را می دهد که تصور کنم نماز مسیر رسیدن به سعادت را هموار میکند .و به انسان مسیر درست زندگی را نشان
می دهد.و ارزش وجودی انسان را بالا می برد .دختری که از 9 سالگی وپسری که از 15 سالگی مکلف به انجام واجبات می گردند ،اگر از زمان کودکی احساس نیاز به انجام این تکلیف الهی را در خود بیابند ، زیبا ترین لحظات را مالک شده اند و چه شیرین است زمانی که فرشتگان برای آنها طلب محفوظ ماندن از شر گناه وگمراهی را دارند. مادرم از زمان کودکی به من توصیه می کرد که هیچ گاه از بر پا داشتن نماز غافل نمانم که اگر این گونه باشد موجب نارضایتی خداوند می شود و من به همراه او در جلسات نماز شرکت
می کردم وزیباترین لحظاتی بودند آن لحظات با چادری سفید بر سجاده می نشستم و تسبیح و ذکر خداوند را به جای می آوردم و گاه بته جغه های جانماز به صورت پاک ومعصوم من لبخند می زدند . اما تمام اینها را به گذشته سپرده ام . حسرت دوران کودکی مرا می سوزاند . افسوس می خورم به این که در زمان کودکی  تصویری از نماز در ذهنم تجلی می کرد که احساس می کردم هیچ گاه فراموش نخواهد شد . اماحال با رشد جسمی عقلم رشد نکرد و تصویری از نماز که در چشمانم سایه می کرد به تاریکی مطلق مبدل شد . افسوس می خورم به این که چرا جاده ای را که با نماز برای خودم هموار ساخته بودم با خار وخاشاک تیره و تار گردانیدم و آسمان صاف و آبی دلم را مه آلود نقاشی کردم و اینگونه آرزوهایم را آلوده  به هر چه زشتی بود نمودم . و این گونه احساس شرمندگی و سرشکستگی پیدا کرده ام وغالبی سرد و جانگذار قلبم را می آزارد . هر لحظه احساس نیاز به تولدی دوباره را دارم که زندگی ام را باری دیگراز سر بگیرم . خدای من در این حال فقط تو می توانی  با نشان دادن مسیر درست زندگی آرامش را به قلب من بازگردانی . چرا که من دلتنگ هستم و دلتنگی هایم را در کوزه ای می ریزم . حسابشان دستم است با لیوان رنگ ها قهر کرده ام ومدتی است سجاده ی زیبای کودکی ام را نقاشی نکشیده ام و هیچ محبتی را احساس نمی کنم و فقط خودم را غرق در منجلابی از فساد و گناه می بینم که چیزی جز تباهی نصیبم نمی شود تپش های کودکانه قلبم را که به آه های سرد مبدل گشته می بینم و خود را در قفسی محبوس می یابم که هر لحظه منتظر دستان مهربان و با عطوفت است و به امید زیستن در گوشه ای کز کرده است. دراین حال هوای خواندن نماز را دارم دوست دارم بخوانم گویی بار دیگر خداوند خواسته است مرا یاری دهد . و زیبایی نماز را به من ارزانی دارد . چرا که با خواندن نماز قلبها آرامش و تسکین می یابند . اهمیت که سخن از آن می گفتم اینک برایم آشکار شده و حتی نکاتی که ریز بودند هم دیگر مرا سر درگم نمی سازد چرا که خودم در حالتی قرار گرفته ام که واقعاً حالتی تلخ اما تجربه ای شیرین تر از عسل به کامم نشاند . خداوند از تو متشکرم که به یاری ام آمدی و دستم را گرفتی و قلب پر تلاطم وپر اضطراب مرا حالت وهم و ظلمت به نور وروشنایی خارج نمودی و آرامش روحی قلبم را بازگردانیدی . در این زمان است که می توانیم از هر پلیدی و ناپاکی رهایی یابیم و خالصانه اشک اسمان چشمان خود را نثار گونه های خشکمان کنیم و دست انابت به امید اجابت به سوی خداوند جهانیان برافرازیم و از او بخواهیم ما را عفو کند و نگذارد باری دیگر خود را در منجلاب گناه غوطه ور سازیم وهرگز ما را از نعمت هایش بی بهره نسازد . حال اگر قدری بیاندیشیم و ببینیم عامل برقراری این ارتباط معنوی چه بوده وبخشش گناهی که خود را غوطه ور در آن ساخته بودیم چگونه میسر شده؟ و اگر باران رحمت باری دیگر بر تن خشک وکویری صورت ودستمانمان نمی بارید و پیشانی بر تربت پاک نمی نهادیم و بر فرش زیبا اقامه نماز نمی نشستیم و با صورت زیبای اذان نماز بجای نمی آوردیم ! چگونه آمرزیده
می شدیم . پس اینک در می یابیم که نماز چه ارزش والایی دارد . و چه بهایی باید به آن داد . ما باید قدر این موهبت الهی را بدانیم هر چند تا بحال گمراهی بیش نبوده ایم و خود را ظالمانه به دست گردباد گناهان روزگار سپردیم . کاش آن زمان اینگونه ندامت برما روی می کرد و بسویت بازمی گشتیم چرا که بسیار شیرین است اسارت در بند عشق تو ! آری نماز بهترین و زیباترین هدیه ای است از جانب خداوند که بر بنده اش ارزانی داشته و فقط کسانی این ارزش را پاس می دارند که شایسته اند .
خدای من ! از درگاه با عظمت و با شکوهت می خواهم تا ما را در زمره ی نیکوکاران و پاک کرداران لایق بدانی .

           


فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

مقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید