شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

کرگدن جوان

یک کرگدن جوان، تنهایی توی جنگل می رفت. دم جنبانکی که همان اطراف پرواز می کرد، او را دید و از او پرسید که چرا تنهاست. 
کرگدن گفت: همه کرگدن ها تنها هستند. 
دم جنبانک گفت: یعنی تو یک دوست هم نداری؟ 
کرگدن پرسید: دوست یعنی چی؟ 
دم جنبانک گفت: دوست، یعنی کسی که با تو بیاید، دوستت داشته باشد و به تو کمک بکند. 
کرگدن گفت: ولی من که کمک نمی خواهم. 
و .....
کرگدن ها هم عاشق می شوند

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

مقاله دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید